به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب «دروغ» اثری از مرحوم آيت الله سيد رضا صدر است که در آن، نکاتی زیبا و قابل استفاده پیرامون موضوع دروغ آمده و «حوزه نیوز» منتخبی از این نکات را در شماره های گوناگون، تقدیم علاقمندان می نماید.
* كذاب
«ان الله لا يهدى من هو مسرف كذاب/ خداى كسى را كه از حد بگذراند و بسيار دروغ بگويد، هدايت نخواهد كرد».
كذاب از نظر لفظ، مبالغه كاذب است. كاذب كسى است كه دروغ بگويد. كذاب كسى است كه بسيار دروغ بگويد. در زبان فارسى، هياتى كه دلالت بر مبالغه در معنا داشته باشد، سراغ ندارم. شايد واژه دروغ گو، بسيار دروغ گفتن را نيز برساند. اگر بگوييم او دروغ مىگويد يا بگوييم او دروغ گوست، جمله نخست كسى را كه يك بار دروغ گفته باشد شامل مىشود، ولى جمله دوم ويژه كسى است كه بارها دروغ گفته باشد، به طورى كه دروغ گويى از صفات او شده باشد.
از اين سخن دانسته شد كه دروغ گفتن با دروغ گو بودن تفاوت دارد و دروغ گو از نظر معنا به كذاب نزديك است.
- كذاب چه كسى است؟
مردى خدمت خليفه پنجم پيغمبر اسلام صلى الله عليه وآله، امام محمد باقر عليه السلام عرض مىكند: كذاب كسى است كه دروغ بگويد؟
امام مى فرمايد: «لا و لكن المطبوع على الكذب/ كذاب كسى است كه طبيعتش به دروغ آميخته شده و دروغ گويى جبلى او شده باشد.»
كسانى كه به بعضى از مواد مخدر اعتياد پيدا مى كنند، در آغاز كار، از دگران شرم مى كنند كه در حضور آن ها ماده مخدر را استعمال كنند و به طور نهانى و سرى اين كار را انجام مى دهند، ولى وقتى كه عادت شد، شرم بر طرف مى شود و از آگاه شدن دگران ابايى نخواهند داشت، مگر آن كه از خطرى بيم داشته باشند.
دروغ گو در آغاز دروغ گويى چنين است و شرم دارد كه دگران به دروغش پى ببرند، ولى هنگامى كه دروغ گويى عادت او گرديد، شرم بر طرف مى شود و گاه مى شود كه يكى از حاضران را بر سخن خود گواه مى گيرد، در صورتى كه خودش مىداند كه گواه، او را دروغ گو مى داند.
اين گونه دروغ گويان بسيارند. آنها مى دانند كه كسى را كه گواه خود گرفته اند، از صدق سخنشان بى خبر، بلكه به نادرستى آن يقين دارد و گواه گرفتن، دروغ ديگرى ازدروغ هاى آن ها مى باشد.
- كاذب و كذاب
كاذب اگر دروغ بگويد، پشيمان مى گردد، بلكه در وقت دروغ گفتن، اعصابش نيز ناراحت مى باشد و از چشم و رنگ چهره و لرزش صدايش ممكن است به دروغش پى برد.
ولى كذاب از دروغ گويى پشيمانى ندارد. هنگام دروغ گفتن، اعصابش ناراحت نمى شود، از چشم و رنگ چهره و لرزش صدايش، نمى توان به دروغش پى برد، چون همگى حالت طبيعى دارند و با كمال قرصى دروغ مى گويد و براى اثبات صحت گفتارش سوگند مى خورد؛ او دروغ گويى را راه موفقيت و محبوب شدن مى داند! او دروغ گويى را نشانه زيركى و عقل مى شناسد! زهى تصور باطل! زهى خيال محال!
- فراموشى كذاب
امام جعفر صادق عليه السلام مى فرمايد: «ان مما اعان الله به على الكذابين النسيان/ از چيزهايى كه خدا براى رسوايى دروغ گويان كمك قرار داده، فراموشى است.»
كذاب، دروغى را كه مى گويد به زودى فراموش مى كند، چون واقعيت ندارد و چيز بى واقعيت دوامى نخواهد داشت و مانند موج هاى سراب نمايان مى شود و سپس نابود مى گردد.
بار ديگر، جور ديگر دروغ مى گويد. در دو مجلس نسبت به يك موضوع، دوگونه سخن مى گويد، شنوندگان كه اطلاعات خود را در مورد سخنان او، تحت اختيار يكدیگر گذاردند، همگى به دروغش پى خواهند برد. آيا چنين كسى سخنش نزد دگران ارزش دارد؟ هرگز! هر چند داراى عالىترين مقامات باشد. آيا ديگر كسى به او اعتماد خواهد كرد؟ آيا چنين كسى قابل هدايت خواهد بود؟
قرآن چه نيكو مىگويد: «ان الله لا يهدى من هو مسرف كذاب».